کیست؟
شنبه 89/12/14 6:40 عصر| مضطر ابوحمزه ثمالی دل سکوت | نظر
فَمَنْ یَکُونُ أَسْوَأَ حَالاً مِنِّی
و اینک به جایى رسیدهام که از خوبى و اصلاح نفس خود به کلى ناامیدمپس از من بدحال و سیه روزگارتر کیست
إِلَهِی إِلَیْکَ أَشْکُو نَفْساً بِالسُّوءِ أَمَّارَةً وَ إِلَى الْخَطِیئَةِ مُبَادِرَةً وَ بِمَعَاصِیکَ مُولَعَةً خدایا به تو شکایت مىکنم از نفس زشتم که مرا بسیار به بدیها وا مىدارد و به هر خطا سبقت مىگیرد و به معصیتت بسیار حریص است
آرشیوها
غیرآرشیویها
-
شمشیر فروش ها همه آمده اند...
آه
آنان که آرمیده تسبیح گویند
دلخون تر از همیشه کناری نشسته ام/من عاشقم! بدون صدا ضجه میزنم
مردم چه می کنندکه لبخندمی زنند؛غم رانمی شودکه به رویم نیاورم
کارجنون مابه تماشا کشیده است/ ما را غبار محمل لیلا نوشته اند
صدایم؟ می شنوی مرا؟
دلم به حال دلم سوخت
می گفت
برای نیمه شب . من الغریب الی الحبیب
نجوای مضطر
کیست؟
سکوت کن!
آرام نمیشود
دلخون تر از همیشه کناری نشسته ام/من عاشقم! بدون صدا ضجه میزنم
[عناوین آرشیوشده]